دیگر بس است عدل، کمی هم ستم کنید
دیگر بس است عدل، کمی هم ستم کنید
برای خبرکامل روی عنوان کلیک کنید
دیگر بس است عدل پس از این ستم کنید
لطفی کنید و از سر ما سایه کم کنید
هرچند پیش از این به شمایان نداشتیم
چشمی که بعدها به ضعیفان کَرَم کنید
آن قامتی که سرو سهی داشت پیش از این
آن قدر راست نیست بخواهید خم کنید
ما را دو متر خانه از این شهر شد نصیب
باور نمیکنید اگر هم قدم کنید!
ماند اختلافمان به قیامت که با شما
یک مرد هم نمانده که او را حَکَم کنید
هرگز قلم به مدح شمایان نمیزنم
حتی اگر دو دست مرا هم قلم کنید
ما را به حال خود بگذارید و بگذرید
یعنی حریم شعر مرا محترم کنید
مردیم در زیادی عدل و وفور داد
دیگر بس است عدل، کمی هم ستم کنید!
برگرفته از کتاب «اُملت دستهدار»/مجموعه شعر طنز ناصر فیض/انتشارات سوره مهر
برای خبر کامل روی عنوان کلیک کنید
هفتهنامه لثارات در ستون سیاست به یک روایت یک همولایتی نوشت: آقای احمدینژاد پیشاپیش، تشرف شما به نیویورک برای هفتمین مرتبه را شادباش عرض میکنم و امیدوارم که تا باشد از این سفرها باشد، غرض از مزاحمت آن است که در این سفرها عدهای همیشه ملازم رکابند (مثل قطب دایره دولت و جناب مرشد کامل و بنیانگذار فرقه احباء اسفندیاریه!) برخی هم گاهی در التزام رکاب بودهاند! اما حقیر یادم نمیآید که حتی برای یک بار هم که شده یک نفر از منتقدین، شرف حضور در نیویورک آن هم در معیت حضرتعالی را پیدا کرده باشد، آخر ما هم دل داریم! ما هم دلمان میخواهد به ینگه دنیا مشرف شویم! دل ما که از سنگ نیست! چه کنیم که منتقدیم و زبانمان دراز است و مصلحت نمیشناسد! جرم که نکردهایم منتقد شما و دولتتان شدهایم.
اگر راست میگویید و عدالت محورید و شبها از غصه بیعدالتی خوابتان نمیبرد، این دفعه ما را هم با خودتان به نیویورک ببرید! هم پز جناحی بودن میدهید و هم مردم عدالتخواه بودن شما را باور میکنند و ما هم امیدوار میشویم که به عنوان یک ایرانی سهمی در آنچه اطراف رئیسجمهور به وفور یافت میشود داریم.
تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی